روستای کندوان بهغیر از اسمش هیچ ارتباطی به جاده چالوس و تونل کندوان ندارد! روستای کندوان یا «کندجان» یکی از سه روستای صخرهای معروف دنیا در نزدیکی تبریز و شهر اسکو از محبوبترین جاهای دیدنی آذربایجان شرقی است. دو روستای دیگر در کشور ترکیه و آمریکا قرار دارد که برخلاف کندوان تبریز، کاملا خالی از سکنه است.
بافت روستایی کمنظیر و شکل و معماری کلهقندی خانههای سنگی کندوان، قدمت چند هزار ساله و آبوهوای خنک و کوهستانیاش دلایلی است که کندوان تبریز نزدیک کوه آتشفشانی سهند را به صدر فهرست بهترین دیدنیهای قدیمی تبریز رسانده است.
در این راهنما از مجله گردشگری علیبابا قرار است ببینیم روستای کندوان کجاست، چطور جایی است و چه تفریحات و امکاناتی دارد.
مسیر تهران تا روستای کندوان چطور است؟
آبوهوای روستای کندوان چگونه است؟
آیا در روستای کندوان امکان اقامت در خانههای صخرهای وجود دارد؟
بهترین زمان برای سفر به روستای کندوان چه زمانی است؟
سوغات روستای کندوان چیست؟
معرفی روستای کندوان:کندوان در کدام شهر است؟
تصویری که از یک روستا در ذهن خیلیها نقش بسته است، به خانههای خشتوگلی یا چوبی کنار مزرعه و زمینهای کشاورزی محدود میشود؛ البته قبل از این که روستای کندوان را از نزدیک ببینند. کندوان یکی از حیرتانگیزترین روستاهای صخره ای در کل دنیاست که در ایران لنگه ندارد.
روستای کندوان با فاصله ۶۵ کیلومتری از تبریز، در کوهپایههای رشتهکوه سهند بهشکل پلکانی قرار گرفته است. کندوان بیشتر از هر چیزی به خانههای سنگی نخودیرنگش شناخته میشود؛ خانههایی شبیه به غار که بهشکل مخروطی پای کوه با دست کنده شدهاند.
روستای کندوان یکی از عجیبترین جاهای دیدنی ایران و تنها روستای صخرهای در جهان است که هنور هم آدمها در آن زندگی میکنند. طبیعت و ییلاقات سرسبز و آباد روستا، رودخانه و چشمه گوارای کندوان و همین جریان زندگی در روستا و سبک زندگی جالب و متفاوت مردم کندوان، پای گردشگران ایرانی و غیرایرانی را به این روستا باز کرده است.
جمعیت روستای کندوان
جمعیت روستای کندوان، چیزی حدود ۸۰۰ نفر است.
زبان مردم روستای کندوان
مردم روستای کندوان مانند بقیه اهالی استان آذربایجان شرقی، ترک و آذری هستند و به زبان ترکی آذربایجانی صحبت میکنند.
شغل مردم روستای کندوان
این که این روستا نزدیکی شهر مدرنی مثل تبریز و با گذشت چند هزار سال از عمرش، هنوز هم اصالت خودش را حفظ کرده و کمترین تغییر را در سبک زندگی ساده و اولیه خود تجربه کرده است.
مثل اغلب روستاهای آذربایجان، در روستای کندوان هم زندگی مردم از راه باغداری، دامداری و تولید و فروش صنایعدستی میچرخد. کشاورزی در کندوان خیلی پررونق نیست و اگر هم وجود داشته باشد، کشاورزی دیمی است؛ چون بیشتر زمینهای روستا صخرهایاند و برای کشاورزی مناسب نیستند. درعوض بازار فروش سوغاتی و محصولات دامی و محلی در کندوان حسابی داغ است.
روستای کندوان به چه چیزی مشهور است؟
روستای کندوان در اسکو و دامنههای کوه سهند واقع شده که بهخاطر معماری شگفتانگیز صخرهای معروف است. صخرههای این روستا در اثر فعلوانفعالات آتشفشانی کوه سهند، طی هزاران سال شکل گرفته و ماهیت روستایی به خود گرفته است. این روستا جزو یکی از سه روستای صخرهای جهان است که هنوز هم زندگی همانند گذشته در آن جریان دارد.
یکی از گواراترین آبهای معدنی ایران از روستای کندوان سرچشمه میگیرد. این آب آنقدر طبیعی و خالص است که بیشتر مردم موقع سفر به کندوان حتما چند بطری از آن پر میکنند.
روستای کندوان کجاست؟
کندوان تبریز یکی از جاهای دیدنی آذربایجان شرقی، در شهرستان اسکو، ۲۲ کیلومتری جاده اسکو به کندوان است. این روستا در قسمت غربی سهند قرار گرفته است.
فاصله تبریز تا کندوان
کندوان حدودا در فاصله ۶۵ کیلومتری شهر تبریز قرار گرفته است که با ماشین شخصی تقریبا یک ساعت راه است.
لوکیشن روستای کندوان روی گوگل مپ
مسیر دسترسی به روستای کندوان
لازمه دسترسی به روستای کندوان تبریز، رسیدن به شهر تبریز است. سفر به تبریز با همه وسایل نقلیه از جمله هواپیما، اتوبوسریال ماشین شخصی و قطار امکانپذیر است اما در ادامه مسیر باید از ماشین شخصی یا تاکسی برای رسیدن بهمقصد روستای کندوان استفاده کنید. کندوان تا تبریز حدود ۶۵ کیلومتر فاصله دارد که طی کردن این مسافت، چیزی حدود یک ساعت زمان میبرد.
برای رفتن به کندوان تبریز مسیر نسبتا سرراستی را پیش رو دارید. هر جا که هستید باید اول خودتان را به شهرستان اسکو برسانید. در جاده اسکو به کندوان از خیابان چایکنار عبور کنید تا به اسفنجان برسید.
بعد از اینکه شهر اسفنجان را پشت سر گذاشتید، یک دو راهی در مقابل خود میبینید که یک سرش به اسکندان و یک سمتش به کندوان منتهی میشود. راه سمت چپ به کندوان میرود. بعد از پیچیدن به این جاده کافی است بیست دقیقه رانندگی کنید تا به روستا برسید.
از تهران تا روستای کندوان تقریبا ۷۰۰کیلومتر فاصله است. اگر مبداتان تهران است، قبلا درباره بهترین مسیر برای رفتن از تهران به تبریز صحبت کردهایم. این راهنما را ببینید و مناسبترین مسیر را انتخاب کنید.
آب و هوای روستای کندوان چطور است؟
آبوهوای روستای کندوان مثل آذربایجان سرد، کوهستانی و نیمهمرطوب است و ۲۲۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
پاییز و فصل سرما زودتر از جاهای دیگر به کندوان میرسد. تقریبا از اواسط شهریور ماه هوا سردتر میشود و بارانهای پاییزی شروع به باریدن میکنند. هر چه جلوتر برویم و به زمستان نزدیک شویم تحمل هوای سرد و یخبندانهای طولانی واقعا سخت میشود.
این هوای سرد تا اواخر فروردین مهمان روستاست و بعد از آن کمکم طراوت و قشنگیهای بهار تمام کندوان را پر میکند. در تابستان هم کندوان آنقدر خنک است که به هیچ وسیله سرمایشی مثل کولر و پنکه نیاز نیست.
بهترین زمان سفر به روستای کندوان
بهطورکلی بهترین زمان سفر به روستای کندوان تبریز باتوجهبه آبوهوا و فصل، اواسط بهار تا آخر تابستان است.
شش ماه دوم سال به خاطر کاهش دما و یخبندانهای طولانی که در این روستا اتفاق میافتد، جمعیت مسافران روستا خیلی کم میشود و روستا خلوتِخلوت است. طبیعتا وقتی گردشگر کم شود، هزینههای سفر و اقامت در روستا هم اقتصادیتر درمیآید. درعوض سرمای هوا و برف و بوران اجازه نمیدهد درستوحسابی قشنگیهای روستا را ببینید و کمی مسیر رفتوآمد را خطرناک میکند.
فصل بهار و بیشتر تابستان (اردیبهشت تا مرداد) در کندوان غلغله است؛ تا جایی که پیداکردن اقامتگاه و جایی برای ماندن مثل پیداکردن سوزن در انبار کاه است! بیشتر مسافران به خاطر طبیعت سرسبز و هوای مطبوع کندوان در تابستان این فصل را برای گردش ترجیح میدهند.
اگر میخواهید در تابستان به روستای کندوان بروید حتما از قبل اقامتگاهتان را رزرو کنید.
اقامت در روستای کندوان
بافت روستا و طبیعت کندوان را که ببینید، به احتمال زیاد دلتان بخواهد حداقل یک شب، اینجا اقامت داشته باشید. اگر تصمیم بر ماندن گرفتید، سه راه پیش رو دارید:
- چادر زدن در روستا:اگر امکانات لازم را داشته باشید با چادر زدن در پارک نزدیک روستا یک شب مفرح و بهیادماندنی را تجربه خواهید کرد، اما باید حواستان باشد که شبهای کندوان، حتی در تابستان هم حسابی خنک است و باید لباس گرم همراه داشته باشید.
- رزرو هتل:این گزینه برای آنهایی که میخواهند امکانات بیشتر و اقامت شستهرفتهتری داشته باشند مناسب است. هتل لاله کندوان تنها هتل در روستای کندوان است که زیرمجموعههایی مثل بوفه صبحانه، رستوران و کافیشاپ هم دارد. این هتل پنج ستاره به پیروی از سبک روستا، مثل خانههای صخرهای، در دل کوه ساخته شده است و البته قیمتهای مناسبی هم برای اقامت دارد.
- اقامت در خانههای محلی و اقامتگاههای بومگردی: پیشنهاد من برای کسانی که دلشان میخواهد لذت یک روز زندگی روستایی را از نزدیک لمس کنند، اقامت در اقامتگاههای بومگردی است. اقامتگاههای بومگردی تورال، داریوش، هما، سهند، کردی گونش، مولایی، اصلانی و… بیشترین امتیاز را از گردشگران دریافت کردهاند.
سوغات روستای کندوان چیست؟
سفر بدون سوغاتی مثل عروسی بدون شام است! کندوان بهشت شکموهاست و کلی خوراکی خوشمزه برای سوغاتی دادن دارد. معروفترین آنها عسل طبیعی کندوان است. بهجز عسل انواع لبنیات سنتی، گردو و بادام و خشکبار، دوشاب (شیره انگور)، لواشک و میوههای تابستانی مثل زردآلو، آلبالو، گیلاس و آلو از سوغاتیهای خوردنی این روستاست.
علاوه بر خوراکیهای کندوان، با خرید صنایعدستی روستا که شامل گلیم، جاجیم، ورنی و لباسهای محلی آذربایجانی است، هم به اقتصاد گردشگری روستا کمک کردهاید هم نمادی ارزشمند از یک سفر خاطرهانگیز دارید.
معماری روستای کندوان
معماری استثنایی کندوان (معماری صخرهای) است که نام این روستا را زنده نگه داشته است. در زبان ترکی به خانههای این روستا «قیَه» به معنی صخره یا «کران، گیران» گفته میشود. این خانههای مخروطی از جنس سنگ و خاکسترهای آتشفشانی است و ارتفاع بعضی از آنها به ۴۰متر هم میرسد.
هر کدام از این مخروطهای سنگی، ساختمانهای دو تا چهار طبقه است. طبقه اول محل نگهداری دام و آغل حیوانات و طبقه دوم و سوم محل زندگی خانوادهها در روستای کندوان است و از طبقه چهارم بهعنوان انباری یا محل نگهداری کاه و یونجه دام استفاده میشود. این طبقات با پلههای کوچک سنگی از جنس خود کران بههم مرتبط میشود.
خانههای روستای کندوان بهشکل پلکانی و با شیب تند ساخته شدهاند، دقیقا مثل روستای ماسوله. این خانهها با کوچههایی که پلههای سنگی دارند، بههم وصل میشوند.
یکی از ویژگیهای جالب این خانهها در روستای کندوان عایق بودن در برابر سرما و گرماست. یعنی در زمستان هوای داخل کران گرم و در چله تابستان بسیار خنک است. حالا ذرهبین به دست، بهسراغ بخشهای مختلف این کرانها میرویم تا ببینیم داخل خانههای کندوان چه خبر است.
ورودی خانه و درب اصلی
برای وارد شدن به داخل کرانها باید از درب چوبی آن رد شوید. درِ کرانها تقریبا کوچک و جمعوجور است و ارتفاعشان بیشتر از ۱.۵متر نمیشود. میدانید چرا؟ چون تراشیدن صخرهها اصلا کار راحتی نیست و از طرفی اگر درهای خانه در روستای کندوان بزرگتر از این بودند، احتمال ریزش صخرهها بالا میرفت.
به قسمت پایینی چارچوب این درها در زبان محلی «آستانا» میگویند. آستانا یا همان آستانه معمولا کمی بالاتر از سطح زمین است تا هم آب برف و باران به داخل خانه راه پیدا نکند، هم فرق بین داخل و خارج خانه مشخص شود.
در کرانهای بزرگتر، بهمحض ورود به خانهها در روستای کندوان مکانی را میبینید که ورودی خانه را به اتاق پذیرایی و نشیمن وصل میکند. در زبان محلی به این قسمت از خانه «دَهلیز» میگویند. دهلیز معمولا با یک دیوار سنگی کوچک از فضای اصلی خانه جدا میشود. کارهایی مثل شستوشو ظروف یا لباس یا حمام در این قسمت خانه است.
در بعضی کرانهای کوچکتر دهلیز حذف میشود و کار شستوشو را در گوشهای از فضای اصلی خانه انجام میدهند.
داخل خانه های روستای کندوان
از فضای اصلی خانههای صخرهای روستای کندوان برای پذیرایی از مهمان، اتاق نشیمن و اتاق خواب استفاده میشود. داخل دیوارهای کران طاقچههایی (در زبان محلی رَف میگویند) کنده شده که در آنها ظروف و وسایل تزیینی، چراغ، آینه، کتاب و از این دست وسایل قرار میگیرد.
در بعضی کرانها یک یا چند سکوی سنگی تراشیده شده است که روی آن را با گلیم یا جاجیم میپوشانند و مثل تختخواب روی آن میخوابند.
اتاق پذیرایی با انواع گلیم و جاجیم مفروش شده است. در فضای اصلی خانههای روستای کندوان معمولا یک گودال بهشکل تنور در زمین کنده شده که هم برای پخت نان و غذا هم برای گرمایش خانه کاربرد دارد. میدانید دود تنور چطور به بیرون هدایت میشود؟ شیارهایی قیفیشکل با ظرافت تمام کنده شدند که به بیرون کران راه دارند و دود تنور را به خارج از خانه منتقل میکنند.
اگر در اتاق اصلی چشم بگردانید یک فضای بزرگ و مسطح را که در دیوار کنده شده هم میبینید. محلیها به این قسمت «یوک یری» میگویند که قبلا رختخواب و لباسها را در آن میچیدند و جلوی آن یک پرده میکشیدند.
آشپزخانهها قلب خانههای دستکند
بهجز تنوری که داخل اتاق اصلی خانههای روستای کندوان ساخته شده، بعضی کرانها یک آشپزخانه یا مطبخ جداگانه هم بیرون از فضای اصلی کرانها و در دامنه کوه دارند.
انباری خانههای روستایی
انباری قسمت دیگری از کرانهاست که در زبان محلی به آن «گزنه» یا «صندوق خانه» هم میگویند. در این انباریهای کوچک خوردوخوراک خانواده نگهداری میشود.
پنجرههای خانههای کندوانی
ضخامت دیوارها در خانههای روستای کندوان در قسمتهای پایینی کران به دو تا سه متر میرسد و طبیعتا کندن نورگیر با این ضخامت کار سختی بوده است. به همین دلیل هم پنجره و نورگیر در قسمتهای بالایی کران کار شده است. جنس پنجرهها چوبی است و برای جلوگیری از نفوذ برف و باران به داخل کران، داخل دیوار ساخته شدهاند.
کوچههای روستای کندوان
رفتوآمد در کوچهپسکوچههای پرشیب روستای کندوان به کمک پلههای سنگی آسانتر میشود. وسط پلهها یک شکاف یا جوی آب ایجاد شده که زمستان آب برف و باران و بقیه فصول آب فاضلاب و مصرفی کرانها در آن جاری میشود.
آبریزگاه در مسیر روستای کندوان
خاک کندوان جنس آهکی دارد و خاک آهکی آب را جذب نمیکند. مردم روستا برای حل مشکل دفع فاضلاب خود، بیرون از کرانها یک آبریزگاه دو طبقه با دو چاه ساختند که وقتی یکی از آنها پر میشود، فضولاتش را خشک و برای کود باغ و زمینهای کشاورزی از آن استفاده میکنند.
جاهای دیدنی روستای کندوان
درست است که معماری خانههای صخرهای روستا شهرت جهانی دارند و تماشا و گشتوگذار در آنها دلیل کافی برای سفر به روستاست، ولی باز هم جاهای دیدنی دیگری مثل رودخانه کندوان و چشمه معروفش، روستای حیلهور، باغها و مراتع زیبا و… در کندوان وجود دارد که وقت گذراندن در آنها لذت سفر به کندوان را چند برابر میکند.
طبیعت سرسبز سهند
اگر قرار است تا روستای کندوان بروید، چرا گشتی در طبیعت زیبای اطراف روستا نزنید؟! اگر در بهار و تابستان به کندوان رفتید از طبیعت اطراف روستا غافل نشوید.
دامنه سهند در این فصلها بسیار دیدنی و پر از گلهای رنگارنگ و چمنزارهای تروتازه است. بیدلیل نیست که رشته کوه سهند لقب عروس کوههای ایران را تصاحب کرده است! پس فرصت را غنیمت بدانید، چند ساعتی را از روستا خارج شوید و مهمان طبیعت سهند باشید.
رودخانه اصلی روستای کندوان
در همان بدو ورودتان به روستا صدای رودخانه پرآب کندوان به گوشتان میرسد. هیچ چیز مثل آببازی در رودخانه روستای کندوان و خوردن یک قاچ هندوانه خنکشده در آب وسط ظهر، حالتان را جا نمیآورد. رودخانه بیخ گوش روستاست و حتی با پای پیاده هم میتوانید به آنجا بروید و بر لب آب گذر عمر را تماشا کنید!
چشمه آب معدنی کندوان
چشمه آب معدنی کنار روستای کندوان یکی دیگر از جاهای دیدنی این روستاست که بین مردم تبریز خیلی طرفدار دارد. آب این چشمه خیلی سبک و زلال است و خواص درمانی دارد. این چشمه کنار دره سرسبز پایین روستا قرار گرفته و آب آن با چند شیر آب در دسترس مردم قرار میگیرد.
باغها و مناطق ییلاقی
داخل و اطراف روستای کندوان بهدلیل بارش زیاد برف و باران، ییلاقات و باغهای آباد و باصفایی دارد. در داخل باغها درختان میوه بادام، گردو، سیب و نارون دیده میشود که نشستن زیر سایه آنها و چیدن میوههای تازه از روی درخت، لذت خاص خودش را دارد.
این باغها برای مردم روستاست و برای ورود به آنها بهتر است از صاحبانشان اجازه بگیرید.
روستای حیلهور
روستای حیلهور یکی دیگر از جاهای دیدنی آذربایجان شرقی است که فقط ۲ کیلومتر با روستای کندوان فاصله دارد. در نگاه اول شاید جز یک بیابان بیآبوعلف هیچ چیز دیگری در حیلهور نبینید. اما اگر نگاهتان را تیز کنید و به حفرههایی که در زمین است نزدیک شوید، تازه چشمتان به جمال روستای حیلهور روشن میشود.
حیلهور روستایی در دل زمین است. اصلا شاید به همین دلیل است که اسم «حیلهور» را برای آن انتخاب کردهاند. خانههای این روستا هم، مثل کندوان تماما با دست کندهکاری شدهاند (منتها زیر زمین) و بخشهایی مثل مطبخ، اتاق، انباری، تنورخانه و آغل حیوانات دارند.
در افسانهها و داستانها آمده، همان سالی که مغولان به مردم روستای کندوان حمله کردند، آنها خانه و زندگیشان را ترک کردند و حیلهور برای همیشه متروک و مسکوت و تنها ماند.
امکانات رفاهی روستای کندوان
نگاه به ظاهر بدوی و ساده روستا نکنید، کندوان هیچ کم و کسری در امکانات رفاهی ندارد. آب لولهکشی و برق در داخل کرانها و بوفه، رستوران، سوپر مارکت و مغازههای سوغاتفروشی، سرویس بهداشتی، مسجد، پارک و وسایل بازی کودکان، آلاچیق ، درمانگاه و داروخانه در داخل روستا وجود دارد.
واژه کندوان از کجا آمده است؟
اگر قرار باشد درباره روستای کندوان صحبت کنیم، بهتر است معنی اسمش را هم بدانیم. اما قبل از آن بدانید که قدیمیترهای روستا اینجا را به اسم «کندوجان» هم میشناسند.
گروه اول میگویند «کندوان» یک کلمه ترکی است که از ترکیب دو بخش «کند» به معنی روستا و «وان» که پسوند مکان است، ساخته شده است. بعضیها هم معتقدند کندوان از ترکیب «کندو» یا به زبان محلی «کندی» بهاضافه «ان» که نشانه جمع است، به وجود آمده است.
البته دو روایت دیگر هم در مورد اسم روستای کندوان وجود دارد؛ یکیاش این است که اسم کندوان از واژه «Gündoğan» (تلفظ: گون دوغان) گرفته شده؛ واژه «Gün» یعنی آفتاب و «doğan» یعنی جای تولد یا طلوع؛ پس Gündoğan یعنی جایی که آفتاب طلوع میکند.
روایت دیگر هم این است که اسم اینجا در اصل «کَندجان» بوده («کند» به معنی روستا و جان هم همان جان) و معنی کلی اسمش پناهگاه یا جایی برای محافظت از جان میشود.
کندو یا کندی (یا کندوج) ظرفهای مخروطی یا استوانهای شکل با ارتفاع ۲ تا ۳ متر است که قدیمترها در روستاها از گل میساختند و برای نگهداری آرد، گندم و بقیه غلات از آن استفاده میکردند. از آنجایی که شکل کندو خیلی شبیه به خانههای صخرهای روستای کندوان است، بهنظر من بهخاطر همین شباهت ظاهری به این روستا کندوان گفته میشود.
نگاهی به تاریخچه روستای کندوان
تاریخ طولودرازی پشت کندوان تبریز وجود دارد. دستهای از باستانشناسها قدمت این روستا را ۳ هزار سال و گروهی دیگر ۶ تا ۷ هزار سال تخمین زدهاند. هر چند قدمت دقیق سکونت در این روستا معلوم نیست، اما مثل روز روشن است که سالهای سال زمان برده که این خانههای کلهقندی سنگی به وجود بیایند.
برای دانستن تاریخچه و قدمت روستای کندوان باید حداقل به ۱۴۰ هزار سال قبل برگردیم؛ دورانی که جوشوخروش کوه آتشفشانی سهند هنوز خاموش نشده بود.
با فوران آتشفشان سهند قسمتی از گدازهها و مواد مذاب به دامنه کوهها رسیده و خشک شده است. این خاکسترهای آتشفشانی بهمرور زمان روی هم انباشته شدهاند. با گذشت سالها، برف و باد و باران مثل یک سمباده این تپههای سنگی را صیقل دادهاند و به شکل مخروطهای سنگی که الان میبینیم در روستای کندوان درآوردهاند.
سالها گذشت و گروهی از مردم وارد روستای کندوان شدند و برای ساخت خانه، بهجای تخریب این صخرههای کلهقندی، داخل آنها را مثل فرهاد کوهکن با زور بازو و ابزارهای خیلی ساده و ابتدایی کندند و صخرههای کندوان را به خانههای خود تبدیل کردند.
این که این گروه چه کسانی بودند و چطور از روستای کندوان سر درآوردند و اصلا چرا این صخرهها را برای زندگی انتخاب کردند ماجراهای مفصلی دارد که خلاصهاش را برایتان تعریف میکنم.
عدهای میگویند ساکنان اولیه کندوان عشایر کوههای سهند بودند که کمکم کوچ و زندگی کوچنشینی را رها کردند و در این صخرهها یکجانشین شدند.
روایت دیگری درباره ساکنان روستای کندوان میگوید، آنها اهالی روستای حیلهور نزدیک کندوان بودند. مردم حیلهور مورد حمله قوم مغول قرار میگیرند و مجبور میشوند برای حفظ جان، خانه و کاشانه خود را ترک کنند. در مسیرشان با صخرههای ک
منبع: علی بابا