به نظرتان اگر آجرهای خانهای الان ساکنش هستید، زبان درمیآوردند، چهها میگفتند؟ خیلی از خانهها قدمت بیشتری از مردم دارند و خاطراتی در دل دارند که اگر بشنوید باورتان هم نمیشود؛ حالا چه خانه شما یا همسایهتان باشد و چه خانه خاندان امینی، فرقی ندارد. بوی همه اتفاقات در رجبهرج دیوارها پنهان میشود. خانه امینی ها که حالا فقط حسنیه و چند قسمت دیگر از آن باقی مانده، خاطرات زیادی را در گوشهوکنارش پنهان کردهاست. نه لازم است مورخ باشید و نه عاشق سیروسیاحت در شجرهنامههای قدیمی، قصه خانه امینی ها یا حسینیه امینی ها، هر شنودهای را با خودش همراه میکند.
با مجله گردشگری راستین گشت به حسینیه امینی ها پابگذارید تا هم روایت خانه و صاحبخانه را بشنوید و هم از زیبایی کمنظیر این بنای پرماجرا لذت ببرید. کسی چه میداند، شاید بعد از این، علاقه بیشتری به عمارتهای قدیمی پیدا کنید. چراکه پشت هر دری، داستانی منتظر تعریف است.
حسینیه امینی ها کجاست؟
بهترین مسیر دسترسی به حسینیه امینی ها چیست؟
دیدنیهای حسینیه امینی ها چیست؟
وطن کجاست؟
وطن واقعی هر کس کجا است؟ جایی که به دنیا میآید؟ یا سرزمینی که در آن خانهاش را میسازد و عمرش را میگذراند؟ داستان حاج عبدالله امینی هم از همین جا شروع میشود. مردی از دیار تبریز که البته ریشه خانوادگیاش به اسپانیا برمیگردد. اگر در دمدمههای غروب صفویه و طلوع قاجارها زندگی میکردید، خیلی راحتتر متوجه میشدید که چرا حاج عبدالله تصمیم گرفت دار و ندارش را از تبریز جمع کرده و به سمت قزوین برود.
قزوین دوران شکوه و رونق خودش را تجربه میکرد و مثل تهران، فرصتهای رشد و پیشرفت زیادی را در پر شالش قایم کرده بود. اینگونه شد که بزرگ خاندان امینی کمکم بار سفر بست و از تبریز راهی قزوین شد. کلاهدوز بود و سرمایه کمی داشت ولی دور از انصاف است که شم اقتصادیاش را نادیده بگیریم. با همین استعداد، خودش را با بازار قزوین هماهنگ کرد و در شرایط روبهجلوی این شهر، درجهت مسیر امواج پیشرفت، پارو زد.
خلاصه کلام این که نهتنها خودش بلکه هر پنج پسرش، سری میان سرها بلند کردند. زمینها و سرمایههای زیادی به نام فرزندان امینی ثبت شد که همگی حاصل تلاش و نگرش هوشمندانه این خانواده اصیل بودهاست.
برای حاج عبدالله باعث افتخار بود که پنج پسر خلف و نامیاش، شهرت پدر را لکهدار نکردند. اما داستان ما درباره یکی از آنها و درواقع یکی از نوادگان عبدالله است. فرزند دوم حاج عبدالله، حاج محمدحسن که هم تاجر بزرگی بود و هم به وارستگی مشهور. گویا دستی هم در سیروسلوک برده بود و مخلص کلام، هرچه خوبان همه داشتند، حاج آقا یکجا داشت.
از این پدر، پسری بهنام محمدرضا متولد شد که بنای خانه امینی ها یادگار او است که الان هم از جاهای دیدنی قزوین شده. حاج محمدرضا وارثی نداشت و به همین دلیل وصیت کرد تا اداره امور عمارت به برادر کوچکش حاج محمدتقی برسد و تا ۹۹ نسل، وقف حسینیه ادامه داشته باشد. الان هم نوادگان محمدتقی حسنیه را اداره میکنند.
خانه امینی ها چه بود و چه کرد؟
در سال ۱۲۷۵ ه.ق یعنی تقریبا ۱۷۰ سال پیش، خانه امینی ها متولد شد. این بنا از آن خانه های تاریخی قزوین بود که همینطور ساده و بیسروصدا ساخته نشد بلکه همانقدر که زمین زیادی را به خودش اختصاص میداد، یعنی چیزی حدود پنج هکتار، سرمایه زیادی را هم برای سرپا شدنش استفاده کرد. ۴۸ هزارتومان هزینه ساخت این خانه شد. برای درک عظمت این مبلغ در آن دوران فقط کافی است اشاره کنم که در زمان نهچندان دور پهلوی دوم، اغلب پدربزرگهای ما داستان دوهزارتومان پول برباد داده دارند که با آن میتوانستند خانه بخرند.
این خانه در دو طبقه ساخته شد و بهلحاظ کلیات معماری شبیه بناهای همان دوران بود. یعنی شامل اندرونی، حوضهای کوچک و بزرگ در حیاطها، درهایی با شیشههای مشبک رنگی یا همان ارسی و سایر المانهای یک خانه قجری میشد. خانه امینی ها در کناره رودخانه دزج در محله خندقبار شکل گرفت. در دوران پهلوی رودخانه به خیابان تغییر کاربری داد و اکنون عمارت امینی ها در خیابان مولوی بهچشممیخورد.
حاج محمدرضا فرزندی نداشت ولی این مسئله از حس خانوادهدوستی و حمایت او کم نمیکرد. او عمارت امینی ها را بنا کرد تا شش برادر و پنج خواهرش همراه خانوادههایشان در ۱۶ عمارت تودرتوی این خانه، بهراحتی زندگی کنند. ۱۷ حیاط این عمارت محل تفریح و وقتگذرانی زنها و بچهها درطول روز و شبنشینیهایشان همراه همسران خود بود.
خانههای تاریخی قزوین دوران قاجاری برحسب نیاز، فضای باز مثل حیاط، بسته مانند تالار، اتاق و زیرزمین و همچنین فضاهای نیمهباز مثل ایوان داشتند. با این اوصاف، خانه امینی ها یکی از کاملترین سازههای آن دوران است که هر سه مدل فضاسازی را در خودش جای دادهبود.
چهره حسنیه امینی ها در گذر زمان
خانه امینی ها در دو طبقه همکف و زیرزمین بنا شد. قسمت جنوبی خانه امینی ها، حیاط باغ بود که دورش خانههای خواهران و برادران حاج محمدرضا امینی قرار داشت. بعد از آن حیاط حسینیه، تالارها، سپس حیاط اندرونی بهچشممیخورد.
در دو سمت تالارها، شربتخانه و حیاط شربتخانه، اتاق حاجآقایی و چایپزخانه تعبیه شده بود و در اطراف حیاط اندرونی، آشپزخانهها، آبانبار و… وجود داشتند. درشکهخانه در فضایی تقریبا جدا از عمارت اصلی و نزدیک به رودخانه دزج بود. قسمت غربی حیاط بیرونی هم به فضای تونک و حمام تعلق داشت.
چه بود و چه شد
از آن همه جلال و جبروت عمارت امینی، حالا چهار حیاط و دو عمارت اندرونی و بیرونی باقی ماندهاست. عمارت بیرونی یا همان حسینیه امینی ها، دلیل اصلی بازدیدکنندگان برای تماشای خانه امینی ها است. حسینیه امینی ها را در قزوین به اسم حسینیه چارتاقی و تکیه مذهبی هم میشناسند. حتی همین حالا هم مراسمات مذهبی در آن برگزار میشود. شاید همین درهای باز بهروی مردم، یادوخاطره این خاندان بزرگ را زنده نگهمیدارد.
هنگام ورود به خانه، ابتدا وارد حیاط بیرونی میشوید که حوض مستطیلی بزرگی دارد. با عبور از حیاط حسنیه، به تالارهای آن میرسید. اینجا بازدید شما به عنوان گردشگر شروع میشود. سه تالار مستطیلی که طولشان در راستای شرقی غربی کشیده شده، آماده نمایش شگفتیهای معماری زیادی به شما هستند.
حسنیه امینی ها، عروس عمارت قاجاری
از بین همه قسمتهای خانه، حسینیه با سه تالار کنار هم، توجه بیشتری را به خودش جلب میکند. معماری این بنا شکوه و زیبایی متفاوتی در مقایسه با سایر قسمتهای باقی مانده عمارت دارد. هنگام ورود به تالار اصلی، حواستان به در چوبی جلوی راه باشد. این در شما را مجبور میکند تا نگاهی به جلوی پایتان بیاندازید. با نگاه به پایین، ظاهری شبیه ادای احترام به اهالی خانه را به خود میگیرید. میگویند فلسفه ساخت این در هم همین بودهاست!
تالار جنوبی
با معماری و جلوههای تالار جنوبی شروع میکنیم. این تالار با طول ۱۰ و عرض پنج متر، در دوطرف به اتاقهایی منتهی میشود. اتاقکها برای خانمهای عمارت است تا مراسمات تالار را از آنجا نگاه کنند. البته قسمت سمت چپ اتاق حاجآقایی نام دارد، یعنی جایی که روضهخوانها و مجلسگردانهای مراسم، منتظر میمانند تا نوبت اجرایشان برسد.
این تالار دو عدد چلچراغ و چهارتا بلور سهشاخه دیوارکوب دارد. تالار جنوبی از یک طرف با ارسی ۹ دهنهای به سمت حیاط جنوبی باز میشود. ارسیها عموما پنجدر هستند و ارسی ۹ دهنه را احتمالا فقط در حسینیه امینی ها میبینید. از سمت دیگر هم ارسی پنجدری، این فضا را به تالار اصلی وصل میکند.
تالار شمالی
تالار شمالی هم هماندازه تالار جنوبی است و مشابه با آن، به سالن اصلی مربوط میشود. ولی دیگر خبری از ارسی ۹دری نیست. یکی از جذابیتهای این سه اتاق، طریقه اتصالشان به یکدیگر است. اگر جمعیت زیاد باشد، برای یکپارچه کردن فضا، دو ارسی بین تالارهای کناری و میانی را برمیدارند تا یک سالن بزرگ شکل بگیرد.
تالار میانی
اما بشنوید از تالار مرکزی یا محل اصلی حسینیه امینی ها که ازنظر زیبایی عروس عمارت ما است. این تالار با طول ۱۸ متر، کمی از دو تالار دیگر بزرگتر است.
رفها و طاقچهها را آیینهکاری و گچبری کردهاند تا سرای حسینیه جلوه درخشانتری داشته باشد. بالای دیوار هم کاسههای کوچکی وجود دارد که با آیینهکاری داخلشان، نور شمع را در فضای حسینیه منعکس و روشنایی را دو برابر میکردند. ولی هنوز برای بهت از این همه هنرمندی زود است. کمی سرتان را بالا بگیرید تا اصالت معماری ایرانی را روی سقف تالار تماشا کنید. وسط سقف یک چلچراغ دارد که با گچبری و آیینهکاری مجللتر هم شدهاست. دو طرف چلچراغ، نقاشی روی چوب را میبینید که آنها را با آینه گرهبندی کردهاند.
جلوه معماری قاجار
طاقچهها و رفهایی که میانشان مقرنسکاری شده یکی دیگر از زیباییهای عمارت امینی ها است. اطراف آینههای روی ستونهای تالارها را با نقشونگاری از پرندهها و گلها تزئین و پایین ستونها را با سنگنگاره طراحی کردهاند. با نگاهی به سقف، متوجه قاببندیهایی میشوید که آنها هم نقشی از پرنده و بلبل دارند.
آثار سنگنگاره روی ازارهها هم پیدا میشود. کاربرد ازاره در قدیم مشابه همان قرنیزهایی است که امروزه در پایین دیوار خانهها استفاده میکنیم. علاوهبر همه اینها، گچبریهایی با طرحهای اسلیمی و ختایی روی ستونها کار شده و مشبککاری و گرهچینیها روی درها و ارسیها پیاده شدهاست.
تقویم خورشیدی حسینیه
حالا که انگشتبهدهان از این همه زیبایی و هنر معماری شدید، بد نیست به هوش و ذکاوت معماران قاجار هم آفرین بگویید. با نگاه به بالای ارسیهای پنجدر، همانهایی که تالار جنوبی و شمالی را به تالار اصلی ربط میدهند، متوجه نقشهایی دایرهای میشوید. شش دایره روی یک ارسی و ششتای دیگر روی ارسی بعدی ساختهشدهاند.
اگر کمی اهل نجوم یا حتی طالعبینی باشید، نقش روی دایرهها را تشخیص میدهید. هرکدام از شکلها نماد یکی از برجهای دوازدهگانه هستند. ارسی تالار شمالی شش ماه اول سال و ارسی جنوبی شش ماه دوم را نشان میدهند. ولی شاهکار ماجرا وقتی معلوم میشود که نور خورشید از بیرون روی این پنجرههای رنگی میتابد. با تمرکز آفتاب روی ارسی، نماد ماهی که در آن هستیم روشن میشود. شاید بتوان گفت این تقویم، یکی از هوشمندانهترین جلوههای عمارت امینی ها است.
جهاز خانه امینی ها
نگاهی به وسایل قدیمی مختلف خانه خالی از لطف نیست.
فرش و کاشیها
کاشیهایی که بین تالارها میبینید، کاشیهای قجری و فرشهای هر سه سالن هم یکدست و عتیقه هستند. نسخه اصلی دو تخته فرش ۴۵ متری که تالار میانی را پر کردهاند، الان در موزه انگلستان است. این فرشها را ۶۰ سال پیش آستان قدس به حسینیه امینی ها هدیه داد.
چلچراغ
لوستر زیبای وسط تالار اصلی را خود حاج محمدرضا امینی از ایتالیا خریدهبود. قدمت این لوستر کریستالی و شمعسوز به بیشتر از ۱۶۰ سال پیش برمیگردد. این چلچراغ زیبا با رنگ غالب آبی، هماهنگی خیلی زیادی با طرح چوبی سقف ایجاد کردهاست.
پشتیها
با ورود به حسینیه امینی ها، پشتیهای قرمزی توجهها را به خودشان جلب میکنند. این پشتیها بیشتر از هر وسیله دیگری، برای اکثر ما ایرانیها یادآور خانههای سنتی است. شاید منبتکاری، گرهبندی چوبی و ارسی خیلی با حافظه نسل ما آشنا نباشد اما پشتی، نقطه مشترک تمام این دورانها بهشمارمیرود. پشتیها هم مانند فرشهای تالار مرکزی، هدیه آستان قدس به حسینیه هستند.
بخشهای مختلف حسینیه امینی ها قزوین
حسینیه امینی ها نهتنها برای برگزاری مراسمات محرم و ماه رمضان بلکه برای جشن و شادی اهالی منزل مثل عروسی، دیدوبازدید در روز عید غدیر هم استفاده میشد. این قسمت از عمارت فقط به تالارهای زیبایش محدود نیست و قسمتهای دیگری هم دارد.
شربتخانه
شربتخانه و حیاط آن در دو طرف تالارها قرار دارد. در این مکان انواع نوشیدنی مثل چای و دوغ و شربت برای مراسمها تهیه میکردند. ظرفهای مورد استفاده حسینیه را هم در همینجا نگه میداشتند. حیاط بین شربتخانه و تالارها هم مسیر رابط این دو محل بوده که به مرور زمان به محلی برای نگهداری مرغ و خروس و حیوانات دیگر تبدیل شدهاست.
چایپزخانه
در بخش شرقی تالار میانی، چایپزخانه یا همان “چاخانه” ساخته شدهاست. در این محل، چای مراسم را درست میکردند و سماورها و مجمعها اینجا نگهداری میشدند. چایپزخانه قبل از ورود به حیاز شربتخانه دیده میشود.
گوشواره یا شاهنشین
تالارهای جنوبی و شمالی شاهنشین دارند که فضای زنانه تالار است. بانوان برای تماشای مراسم در این اتاقها مینشستند.
اتاق حاجآقایی
سمت راست تالار جنوبی حسینیه امینی ها قزوین اتاق حاجآقایی طراحی کردهاند. روضهخوانها و مداحانی که به مراسم دعوت میشدند، در این محل منتظر میمانند تا نوبت وعظ یا مدحشان برسد.
بخشهای دیگر خانه امینی ها
همانطور که گفتیم، خانه امینی ها از عمارتهای تودرتوی زیادی تشکیل شدهبود و خانوارهای امینی در آن زندگی میکردند. برای تامین نیازهای روزانه این خاندان پرجمعیت، به بخشهای مختلفی نیاز بود. به همین دلیل عمارت امینی ها قسمتهای زیادی دارد که هرکدام برای کار خاصی بنا شدهاند. بعضی از آنها هنوز پابرجا هستند و برخی دیگر ازبین رفتهاند.
حیاط
حیاط تا همین چند سال پیش هم میان خانههای ایرانی جایگاه ویژهای داشت. خاطرات دورهمیهای عصرانه خیلی از همنسلیهای ما با حیاط و حوض وسطش شکل گرفتهاست. حیاط خانه امینی ها هم صفای همن دوران را دارد. حوضی بزرگ با سنگ فواره در وسط حیاط خودنمایی میکند. باغچههایی هم با درختان تاک و میوه، طراوت و تازگی حیاط عمارت را بیشتر کردهاند.
زیرزمین
زیر تالارهای سهگانه، زیرزمینی آجری وجود دارد که قسمتهای مختلف و مهمی از خانه را در خودش جای دادهاست. وسط زیرزمین حوضی هشتضلعی میبینید. طراحی قسمت مرکزی زیرزمین به شکل صلیب است. زیرزمین به چندین بخش تقسیم میشود.
آشپزخانه
در بخش غربی زیرزمین آشپزخانه عمارت قرار دارد. غذاهای گرم در مطبخ پخته میشد و از آنجا روی مجمع به سمت تالارها یا اندرونی برده میشد. آشپزخانه یک حیاط هم داشت که احتمالا محل رفتوآمد کارکنان بود. کنار آن آبانبار و در قسمت شمالیاش انباری وجود داشت. انباری هم برای نگهداری مواد غذایی و هم برای استراحت آشپز، مورد استفاده قرارمیگرفت.
سرداب
اگر در چله تابستان به عمارت امینی ها سربزنید، بهترین مکان برای فرار از آفتاب سوزان قزوین، سرداب است. این قسمت شبیه مکانی برای ییلاق خانوادهها بود که در فصلهای گرم، خنک میماند. حوضی کوچک در وسط سرداب هم به سردی هوا کمک میکرد و هم میوههای تابستانی را خنک نگهمیداشت.
در سرداب برای تهویه هوا محلی مخصوص درنظرگرفتهبودند. بخش جالب ماجرا این است که حتی برای عبور گربهها هم محلی ویژه طراحی شدهبود. خلاصه که امینی ها روزهای داغ تابستان را با بساط قلیان و دورهمیهای خودشان در سرداب میگذراندند. البته الان این قسمت را به نمایشگاهی برای لوازم سنتی ماه محرم تبدیل کردهاند.
شوتینگ، اثر مدرنیته در قلب دوران کلاسیک
یکی از جذابترین دانستنیهایی که درباره معماری این خانه میشنوید، همین قسمت شوتینگ است. باورش برای شنونده راحت نیست ولی واقعا چنین بخشی در ساختار عمارت وجود دارد. به این صورت که درشکه بارها را روی پشتبام خالی میکرده و در آنجا دریچهای برای هدایت بار بودهاست. ولی چینش آجرها و طراحی دقیقشان از آسیبدیدگی بار تا رسیدن به پایین بام جلوگیری میکرد.