یکی از جاهای دیدنی تهران موزه خانه سیمین و جلال است که در تجریش و در خیابان دزاشیب قرار دارد. جلال آلاحمد این خانه را وقتی ساخت که سیمین دانشور برای تحصیل دوره دکتری به آمریکا رفته بود. به قول سیمین خشت خشت این خانه با عشق روی هم چیده شده است. حالا اما خانه سیمین و جلال تبدیل به موزه شده است. جایی که برای علاقهمندان به ادبیات و بهخصوص زوجهای نویسنده جای مناسبی است. با ما همراه باشید تا بیشتر درباره زندگی عاشقانه جلال و سیمین در این خانه و جزئیات موزه بدانیم.
رزرو بلیط هواپیما تهران با راستین گشت!
اصلا خانه موزه چیست؟
شاید کاخهایی را که زمانی محل سکونت شاهان بوده است را دیده باشید. به این دست از موزهها کاخ موزه میگویند. مثل کاخ موزه گلستان، کاخ موزه سعدآباد و خیلی از همتایان خارجی آنها. داستانهایی که در اقامتگاههای شاهی رخ داده است دلیل خوبی برای حفظ آن است. در کاخ موزهها جزئیات به شکلی که در دوره حیات صاحبان کاخ بوده حفظ میشود تا نسل آینده تاریخ را بهتر درک کند.
حالا بیایید به خانههای سادهتری فکر کنیم که روزی انسانهایی مشهور در آن میزیستند. آنها شاه مملکت نبودند اما در روزگار خویش اسمورسمی داشتند. یا هنرمند بودند یا نویسنده و شاید هم یک چهره سیاسی مهم. به هر حال حالا خانهشان گذرگاهی به تاریخ است. پس این خانهها به خانه موزه تبدیل میشود. در این نوع از موزه مبلمان و اثاثیه به شکل اولیه حفظ میشود. فرهنگ تبدیل خانههای مهم تاریخ به خانه موزه در سراسر جهان رواج دارد. برای مثال در شهرهای مختلف جهان با خانه موزههایی مواجه میشوید که روزگاری خانه نویسندگان مشهور بوده است و حالا میزبان گردشگران کنجکاوی است که به ادبیات علاقه دارند.
خانهای که تو میسازی…
در خیابان دزاشیب تهران وقتی به کوچه پسندیده میرسید یک تابلو میبینید. موزه خانه سیمین و جلال. مسیر را تا بنبست ارض ادامه میدهید و چشمتان به یک در سیاهرنگ قدیمی میخورد. اینجا خانه سیمین و جلال است. این خانه روزگاری با تلاش بسیار و همت جلال آلاحمد بنا شد. جلال آنقدر سیمین را دوست داشت که نقشه خانه را حدود 100 بار ویرایش کرد تا به طرح مطلوب رسید. برای اینکه کارش بیعیب و نقص باشد با یک معمار هم مشورت کرد. با این حال طرح اصلی خانه از خودش بود.
در موزه خانه سیمین و جلال یک دست خط از جلال و یک طرح اولیه از خانه را مشاهده خواهید کرد که همان موقع جلال برای سیمین فرستاده بود. سیمین برای تحصیل در مقطع دکتری راهی آمریکا زندگی میکرد. در استنفورد درس میخواند و طی آن دو سال دوری از تهران جلال این خانه را بنا کرد. همراه کارگران کار میکرد و حتی برای شروع ساخت و ساز سه هزار تومان به پول آن موقع قرض گرفت. او از اوضاع خانه و سختی کار برای سیمین مینوشت. سیمین نیز در جواب یکی از نامههای جلال که از خستگی و دوری گفته بود اینگونه پاسخ میدهد:
وقتی فکر میکنم که تو داری برای استقرار خودمان تلاش میکنی و خانه میسازی، هم دلم میگیرد و هم دلم از لذت آب میشود… خانهای که تو میسازی هر خشتش با عشق روی خشت دیگر گذاشته میشود و برای من از هر قصری مجللتر است و میدانم که این عشق، روح خانه خواهد بود و در خانه پراکنده خواهد شد…
نویسندگانی که به خانه آنها رفتوآمد داشتند
یکی از مهمترین چهرههای ادبیات که به خانه سیمین و جلال میآمد نیما یوشیج بود. خانه سیمین و جلال در نزدیکی خانه نیما یوشیج واقع شده بود. صادق هدایت و احمد شاملو از دیگر نویسندگانی بودند که به این خانه رفتوآمد داشتند. بعد از اینکه محافل ادبی در دوره پهلوی با مانع مواجه شد خانه سیمین و جلال تا سالها محل برگزاری جلسههای کانون نویسندگان بود.
خرید خانه توسط شهرداری و گشایش عمومی موزه
بعد از مرگ جلال، سیمین حدود 40 سال تنها در همین خانه که حالا موزه خانه سیمین و جلال است زیست. طبق وصیت سیمین، خواهرزادهاش مالک ثلث دارایی و اموال و بهعنوان ناظر چاپ کتابهایش منصوب شد. بعد از مرگ سیمین این خانه در سال 93 یکبار توسط شهرداری تهران خریده شد تا به خانه ادبیات ایران تبدیل شود. اما مشکلاتی مانع تاسیس خانه ادبیات شد. در نهایت پس از فرازونشیبهای فراوان میان وراث و شهرداری در نهایت در زادروز سیمین دانشور یعنی اردیبهشت 1397 درهای موزه خانه سیمین و جلال به روی عموم مردم باز شد.
قبل از رفتن به خانه سیمین و جلال باید بدانید که…
شواهد نشان میدهد این خانه اولین کاشانه مشترک این دو نویسنده نبوده است. آنها پس از ازدواج یک خانه اجاره کردند و سالها بعد وقتی جلال توانست زمین این خانه را به صورت قسطی بخرد فکر ساخت یک خانه به سرش زد. نبود سیمین فرصت خوبی برای ساخت خانه فراهم کرده بود. خواهر سیمین درباره آشنایی و ازدواج آنها میگوید:
ما عید رفته بودیم اصفهان و در اتوبوسی که میخواستیم به تهران برگردیم، آقایی صندلی کنارش را به سیمین تعارف کرد. آن دو کنار هم نشستند. بعد آمدیم خانه. صبح دیدم سیمین دارد آماده میشود که برود بیرون. من هم میخواستم بروم خرید. وقتی در را باز کردم، دیدم آقای آل احمد مقابل در ایستاده است. نگو اینها روز قبل قرار مدارشان را گذاشتهاند. روز نهم آشناییشان هم قرار عقد گذاشتند. بعد همه را دعوت کردیم و در مراسمشان فامیل و همه نویسندگان بودند. صادق هدایت هم بود. بعد آنها خانهای اجاره کردند و رفتند سر زندگیشان.
اما روایت جلال آلاحمد از نحوه آشناییاش با سیمین خواندنیتر است:
راه افتادم سمت شیراز برای گرفتن قسط اول حقالزحمه قمارباز داستایوفسکی، از آقای معرفت نامی که بهواسطه ابراهیم گلستان با او آشنا شده بودم. توی ماشین که از گاراژ اتو عدل راه افتاده بود با سیمین آشنا شدم. آمدن سیمین به زندگیام، تکانهای بود که تا مدتها مرا و خانواده را لرزانید. هیچکس از اهل خانه، تمایلی به ازدواج من با سیمین نداشت؛ بهخصوص پدر که تصور داشتن یک عروس مکشوفه، دیوانهاش میکرد. خودم هم فکر نمیکردم روزی میرسد که من با خواهرزاده یک درباری، پیمان زناشویی ببندم. سیمین، دختر خواهر سردار فاخر حکمت از نزدیکان محمدرضا شاه بود که تا آستانه نخستوزیری مملکت پیش رفته بود. بنابراین من با سیمین تفاوتهای اساسی داشتیم؛ هم در رگوریشه، هم در خاستگاه و فرهنگ؛ اما چه میشود کرد با دلی که او را جدا میخواست؟
سیمین درباره زندگی نویسندگیاش در کنار جلال آلاحمد میگوید که هر چه مینوشتند به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداد که جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین سیمین در طول زندگی بیستسالهاش با جلال هرگز تحت تاثیر قلم او قرار نگرفت و راه خودش را رفت.
جلال آلاحمد شبانه درس میخواند
جلال آلاحمد با نام کامل سید جلالالدین سادات آل احمد در سال 1302 زاده شد. او در نوجوانی اجازه تحصیل در مدرسه نداشت. به دور از چشم پدرش دبیرستان را شبانه و با حقوق کارگری و شاگردی به اتمام رساند. قبل از رفتن به دانشگاه بهاجبار پدرش که روحانی بود چند ماهی را در عراق به تحصیل حوزوی پرداخت اما زود به ایران بازگشت. او درباره مشکلات تحصیلش در دبیرستان مینویسد:
دارالفنون کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کارِ ساعتسازی، بعد سیمکشی برق، بعد چرمفروشی و از این قبیل و شبها درس. با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگداری سیمکشیهای متفرقه. بردست جواد، یکی دیگر از شوهر خواهرهایم که این کاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد و توشیح دیپلمه آمد زیر برگه وجودم.
در دانشگاه ادبیات و زبان فارسی خواند. تحصیلات عالی را تا دکتری ادبیات و زبان فارسی ادامه داد اما آخرین دوره را به اتمام نرساند. اولین داستانش وقتی که دانشجوی دکتری بود منتشر کرد. این داستان دید و بازدید نام دارد که هماکنون یک نسخه از آن در موزه خانه سیمین و جلال نگهداری میشود.
سیمین دانشور؛ نخستین زن داستاننویس ایرانی
سیمین دانشور را بهخاطر سووشون به یاد میآورند. او نویسنده و مترجم بود و کارهای زیادی را در کارنامه ادبی خود دارد. اما مهمترین نکته درباره سیمین شاید این باشد که او نخستین زن ایرانی بود که داستان نوشت. سووشون مهمترین داستان او است که بیشتر شهرتش را به سبب این داستان به دست آورده است. او به دانشگاه رفت و مدتی در روزنامه فعالیت میکرد. مقاله مینوشت و برای خود نام مستعار برگزیده بود، شیرازی بینام. او متولد شیراز بود.
مرگ جلال آلاحمد و تاریکی خانه عشق آنها
مرگ نابهنگام جلال آلاحمد در سن 45 سالگی باعث تنهایی سیمین شد. یکی از برادران آلاحمد معتقد بود که ساواک در مرگ برادرش نقش داشته است اما سیمین این فرضیه را رد کرد. او در کتاب خود به مصرف بیش از حد نوشیدنیهای الکلی و بیماری ریوی اشاره میکند و معتقد است جلال بر اثر بیماری جان خود را از دست داده است. پس از مرگ جلال، سیمین به مدت 40 سال تنها در همین خانه زندگی کرد و هرگز ازدواج نکرد.
در حیاط خانه سیمین و جلال عکس بگیرید
اگر به عکاسی علاقه دارید و دروبینتان همراهتان است پیشنهاد میکنیم در حیاط خانه سیمین و جلال چند عکس یادگاری ثبت کنید. نمای آجری دیوارها، حوض کوچک آبیرنگ و گلدانهای شمعدانی از شاخصههای اصلی خانه سیمین و جلال است.
حقایقی درباره موزه خانه سیمین و جلال
وقتی به موزه خانه سیمین و جلال میروید یادتان باشد که:
- داخل خانه فلاش دوربین را خاموش کنید.
- به اثاثیه و لوازم خانه دست نزنید.
- در طبقه دوم موزه خانه سیمین و جلال به تماشای میز کار، لوازم شخصی و لباسهای سیمین بروید.
- کانون نویسندگان در همین منزل شکل گرفت.
- چیزهایی که در موزه خانه سیمین و جلال به چشم میخورد کتاب، مجسمه مومی آن دو، یادداشتها، نامهها و البته حلقه و سند ازدواجشان است.
- جلال آلاحمد خود نام دو کوچه ارض و سما را انتخاب کرده است.
- پردههای خانه هنر دست سیمین دانشور است.
- وقتی به کوچه ارض پلاک 1 رسیدید زنگ در را بزنید. یک راهنما در را برای شما باز میکند و درباره خانه و صاحبان آن اطلاعات مفیدی را در اختیارتان قرار میدهد.
کتابهای موزه خانه سیمین و جلال
مگر میشود در خانه نویسندگان مطرح کتابخانه وجود نداشته باشد؟ یکی از خوبیهای خانه سیمین و جلال قفسههایی است که تنها با کتابها و آثار تالیفی و ترجمه این دو نویسنده پر شده است. کتابهای موجود در این قفسهها عبارت است از:
- کتاب غرب زدگی
- کتاب زن زیادی
- کتاب مدیر مدرسه
- کتاب سه تار
- کتاب سووشون
- کتاب جزیره سرگردانی
- کتاب ساربان سرگردان
- اشعار سیمین دانشور در مورد زن
- کتاب غروب جلال
- کتاب مائده های زمینی ترجمه جلال آل احمد
- کتاب باغ آلبالو ترجمه سیمین دانشور
- کتاب داغ ننگ ترجمه سیمین دانشور
آدرس و نحوه دسترسی
آدرس: تهران، دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه رهبری، کوچه پسندیده، بنبست ارض، پلاک ۱.
برای دسترسی به این موزه خانه با مترو باید از خط شماره 1 مترو تهران استفاده کنید. در ایستگاه تجریش پیاده شوید و بعد با تاکسی به دزاشیب بروید.
ساعت کاری و قیمت بلیط
خانه سیمین و جلال روزهای یکشنبه تا جمعه از ساعت ۹ تا ۱۷ میزبان شما خواهد بود. فقط کافی است زنگ در را بفشارید تا در به روی شما باز شود. همچنین قیمت بلیط خانه موزه سیمین و جلال برای بازدیدکنندگان ایرانی 5000 هزار تومان است.
منبع: 3 کلیک