اگر با جغرافیای ایران کمی آشنا باشید، احتمالا با شنیدن نام خانه لاری ها فکرتان تا شهر لار در استان فارس میرود و انتظار خواندن از این خطه را خواهید داشت. اما همین اول کار بگویم که مقصدمان، یزد است و پشت نام این خانه، قصهای جذاب خوابیده.
در این بخش از مجله گردشگری علیبابا قصد دارم چنان تار و پود این خانه را برایتان بشکافم و ناگفتهای باقی نگذارم که اگر مسیرتان به خانه لاری ها افتاد، همسفرانتان حسابی از شناخت کامل شما از این خانه تعجب کنند و دائما بپرسند: «گفتی قبلا اینجا نیومده بودی؟»
مطمئن باشید یکی از جذابترین اتفاقهای بعد از سفر به یزد، شنیدن این جمله است که فلانی خیلی خوب یزد را میشناخت!
بهترین زمان بازدید از خانه لاری ها چه وقت است؟
در خانه لاری ها چه بخشهایی وجود دارد؟
معرفی کلی خانه لاری ها؛ نگین قاجاری یزد
خانه لاری ها در سال ۱۲۴۸ شمسی در دورهای بنا شد که هنوز قاجارها بر این کشور حکومت میکردند. این خانه یکی از بزرگترین و لوکسترین خانههای زمان خودش بوده است که ۱۷۰۰ متر مربع مساحت دارد.
حالا ببینیم که چطور این خانه به «خانه لاری ها» معروف شد. روزی از روزها، آقایی به اسم حاج محمدابراهیم تصمیم گرفته که به همراه خانوادهاش از لار به یزد مهاجرت کند. وقتی یک خانواده لاری بین این همه یزدی محلی دارد زندگی میکند، قاعدتا راحتترین راه اشاره به خانواده این است که بگویید همان لاریهایی که تازه آمدند. وقتی بعدها نوادگان حاج محمدابراهیم لاری خانهشان را ساختند و با خانوادهشان در آن ساکن شدند، دیگر همه به آنجا میگفتند خانه لاری ها و این اسم رویش مانده است.
خانه لاری ها ۱۲۰۰ مترمربع زیربنا خود را به ۶ خانه و ۲۲ اتاق اختصاص داده بوده و یک مِلک اعیانی تماموکمال در زمان خودش به حساب میآمده است.
لابهلای عکسهای خانه لاری ها، تصویری از دوران متروکه بودن این خانه به چشمم خورد که حقیقتا حال دلم را ناخوش کرد. باور اینکه خانهای با این هنر و معماری تاریخی، دورهای اینچنین خرابه شده باشد و روی هزارویک خاطره باشکوهش، خاک ریخته باشند غمانگیز است.
سرگذشت پرماجرای خانه لاری ها
قصه خانه لاری های یزد به شکوه و شهرت در زمان قاجار ختم نمیشود و تا زمان رضاشاه پهلوی هم صدای خنده بچهها و رفتوآمد ساکنین در گوشه و کنار این خانه به گوش میرسیده. اما در آخر باز هم این خانه پرماجرا، اتفاقهای تازهای را تجربه کرد و تحت تاثیر اختلاف وارثان، خانه لاری ها به مِلکی خالی از سکنه تبدیل شد.
مطمئنا حاج غلامحسین ملازینل، معمار خانه لاری ها، در زمان ساخت این خانه روزی را نمیدید که بنایی با این معماری تحسینبرانگیز، روزی متروکه شود و به امان خدا رها.
خانه لاری ها بعد از پشتسر گذاشتن دوران شکوه خود، دورانی شبیه به خرابه بودن را هم تجربه کرد. این خانه حتی مدتی میزبان خانقاه نعمتاللهی یزد شد و هزارویک ماجرای دور از انتظار دیگر را هم به چشم دید.
اگر تا به اینجا این سوال برایتان پیش نیامده باشد که پس نقش سازمان میراث فرهنگی چیست، الان دیگر وقتش رسیده که این سوال را بپرسید.
خوشبختانه سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۶۳ شمسی بالاخره وارد عمل شد و این بنای تاریخی را خرید. در این سال بود که خانه لاری ها تولدی تازه را پشتسر گذاشت و بعد از بازسازی، مرمت و جان تازه گرفتن تبدیل به موزه خانه لاری ها شد.
احتمالا این سرنوشت هم برای معمار این خانه قابلپیشبینی نبوده است، اگرچه قطعا به آرزویش نزدیک بوده است.
لاری ها چه کسانی بودند؟
لاری ها خانوادهای اهل تجارت بودند که ۲۷۰ سال پیش برای رونق کسبوکارشان از شهر لار که به شهر بدون کوچه شهرت دارد، به یزد، شهر کوچهپسکوچههای زیبا، مهاجرت کردند. بعد از این هجرت موقعیتهای شغلی خوبی برای این خانواده فراهم شد و حسابی توانستند در دنیای تجارت کسب اعتبار کنند و همین موضوع باعث پاگیر شدن لاریها در یزد شد، به طوری که از لار، فقط نام و نشانش برای آنان باقی ماند.
با ساخته شدن خانه لاری ها دیگر همه چیز در بهترین حالت فراهم بود که این خانواده، خود را متعلق به شهر جدید ببینند و در میانه یزد، لار کوچکی برای خودشان داشته باشند.
شکوه معماری خانه لاری ها
خانههایی که در مناطق کویری ساخته میشوند هم معماری متفاوتی دارند و هم مصالح خاصی در آنها استفاده میشود. خشت که همان گِل خشک شده است، از پراستفادهترین مصالح ساختمانی مناطق کویری است که باعث خنک شدن فضای داخلی بناها میشود.
خشت به تنهایی در برابر رطوبت بسیار آسیبپذیر است و عمر زیادی نمیتواند داشته باشد. به همین دلیل در کنار خشت خام، از خشت پختهشده که به صورت آجر در میآید، در ساختمان خانه لاری ها استفاده کردهاند.
یزد همانقدر که تابستانهای گرم و سوزانی دارد، زمستانهای تند و تیزی هم دارد. برخلاف این روزها که وسایل گرمایشی و سرمایشی، نقش اصلی را در تنظیم دمای خانه دارند، در زمانهای قدیم معماری خانه بخش بزرگی از این بار را به دوش میکشید. بادگیرهای خانه لاری ها کمک زیادی به تهویه هوا و خنک نگه داشتن آب آبانبار و فضای داخلی اتاقها میکردند.
آینهکاری، گچبری، نقاشی، استفاده از شیشه رنگی، ستونهای بلند و… از بارزترین عناصر معماری خانه لاری ها است که در بخشهای مختلف خانه دیده میشود. در ادامه به تناسب هر حیاط، با جزئیات بیشتری صحبت خواهم کرد.
گشتی در بخش های خانه لاری ها
خانه لاری ها ۳ حیاط با حالوهوای متفاوت دارد که این تفاوت در اتاقها هم دیده میشود. اصلا بگذارید با حوصله به هر حیاط سری بزنیم و به تماشا بنشینیم:
حیاط اول؛ خوشنشینی در غروب
برای رسیدن به حیاط اصلی باید از در دوم خانه لاری ها وارد شد. حوض بزرگ وسط حیاط قبل از هرچیزی توجه را به خود جلب میکند، به خصوص اگر شانس یارتان باشد و با حوض پر از آب روبهرو شوید.
روی حوض تختی بزرگ قرار گرفته است که ابتدا ممکن است فکر کنید از سر بیسلیقگی آنجا رها شده، اما باید بگویم اتفاقا از زیباترین سلیقه به خرج دادنهایی است که حسابی به دل مینشیند. این تخت که «غروبنشین» نام دارد، از جذابترین قسمتهای خانه لاری ها به حساب میآید.
با پایین آمد خورشید کویری و کمجان شدن گرما، کار غروبنشین شروع میشود: میزبانی برای تن سبک کردن، دورهم نشستن و یا در خلوت خود، غرق در تماشای آسمان پرستاره کویر شدن.
از خیال خوشنشینی در غروب این حیاط که بگذریم، چشممان به ایوان بزرگ و بادگیرش میافتد، ایوانی که به راحتی میتواند بساط مهمانی و پذیرایی را در خود جا دهد و بادگیری که وظیفه هوای تازه و خنک بخشیدن به این محفل را دارد.
در هر طرف حیاط اصلی که قدم بزنیم، سرتاسر اتاق میبینیم. اتاقهای پایین خانه لاری ها مجهز به بادگیر هستند و توان گذر از گرمای تابستان را دارند. اما برای سوز سرمای کویری زمستان هم فکری باید میشد که اتاقهای رو به شمال، بدون بادگیر ساخته شدهاند و برای گرم نگه داشتن اهالی خانه آمادهاند.
نوبتی هم که باشد، نوبت سر زدن به اتاقهای این حیاط است. اتاقهایی که از هر هنری چیزی به یادگار دارند و خبری هم از طراحی مینیمال و ساده نیست.
قبل از ورود به اتاق، اُرسیهای رنگارنگِ خیالانگیز دلبری میکنند و نوید دیدن اتاقی غرق در نور و رنگ را میدهند. به محض ورود به اتاق آینه اما چندان فرصت خیره ماندن به رنگها را پیدا نمیکنیم. دیوار و سقف اتاق چنان از گچبری، آینهکاری و نقاشی پر شده است که مجبوریم مدام چشم بچرخانیم تا مبادا چیزی را از دست بدهیم.
این فضا و معماری نشان میدهد که اتاقهای حیاط اول برای مراسمها و نشستهای مهم طراحی شدهاند و قرار بر به رخ کشیدن تمام هنر معمار و شکوه میزبان بوده است.
حیاط دوم؛ نمونه کوچکتر حیاط اصلی
از در اصلی که وارد شویم، به حیاط دوم خانه لاری های یزد میرسیم. البته بد نیست قبل از ورود، نگاهی به کوبههای روی در خانه هم بیندازیم و با هر دو در را بکوبیم.
اگر کمی گوشتان را تیز کنید، متوجه تفاوت صدای کوبهها میشوید. کوبهای که به شکل حلقه است، صدای نازکتری دارد و زنان برای کوبیدن در از آن استفاده میکردند. اینگونه به صاحب خانه نشان میدادند که یک فرد مونث پشت در خانه است. کوبه اما بدنهای کلفتتر دارد و صدای بمی تولید میکند و بلند شدن صدای آن، اهالی خانه خود را برای مردی که پشت در بود، آماده میکردند.
وارد حیاط دوم یا همان حیاط میانی که شوید، بهجز کوچکتر شدن فضا، تفاوت خاص دیگری نسبت به حیاط اصلی احساس نمیکنید. جالبترین قسمت این حیاط هفت دری، پنج دری و سه دریهای خوش رنگولعابی است که با شیشههای رنگی تزئین شدهاند.
حیاط سوم؛ حیاط خلوتی خودمانی و آرام
حیاط سوم خانه لاری ها فضایی کاملا متفاوت نسبت به دو حیاط دیگر دارد. این حیاط در حکم حیاط خلوت خانه است که بسیار سادهتر و خودمانیتر ساخته شده و تنها یک اتاق دارد.
این حیاط خانه لاری های یزد، بهطور مستقیم با حیاط میانی در ارتباط است و ارتفاع بیشتری نسبت به این حیاط دارد. داشتن یک در مجزا به بیرون از خانه، آمدوشد از این حیاط را راحتتر میکرده و همین موضوع باعث استقلال بیشتر و حفظ خلوت حیاط سوم میشده است.
ایوانها
بازی سایه و آفتاب راه نجات در خانههای کویری است. ایوانها هم دقیقا همین نقش را به عهده دارند و با ایجاد یک فضای سایهنشین، مکان خنکی برای نشستن و استراحت در دل روزهای گرم کویر به وجود میآورند.
ایوان اصلی خانه لاری ها آنقدر بزرگ و دیدنی است که کاملا یکی از مهمترین و احتمالا پرکاربردترین بخشهای خانه بوده است.
ایوانی که در و پنجره اتاقهای اطرافش مستقیم رو به آن باز میشده و در روبهرویش حوضی بزرگ جا خوش کرده بوده است. ایوانها از اساسیترین بخشهای معماری در خانه های تاریخی یزد به حساب میآید که کارکرد اصلیشان، تامین سایه در طول روز است.
تالارها و اتاقها
اتاقهای پرنقشونگار جزو جدانشدنی خانه های تاریخی یزد هستند. خانه لاری ها هم از این قاعده مستثنا نیست و پر است از اتاقهای سه دری و پنج دری و هفت دری که درهای شیشهرنگیاش پشت هم قطار شدهاند و منتظر کوچکترین تابش نوری هستند که جا بگیرند و به خانه هم جان دهند.
اما در خانه لاری های یزد، علاوه بر اتاقهای بادگیردار که برای تابستاننشینی آماده شدهاند (اتاقهای جنوبی خانه)، اتاقهایی بدون بادگیر هم در شمال خانه وجود دارند که آفتابگیرند و خبری از باد و بادگیر هم نیست. این اتاقها به دلیل فضای گرمی که داشتند، در فصل زمستان بیشتر مورداستفاده اهل خانه قرار میگرفتند.
اتاقهای شرقی خانه در پاییز بیشتر میزبان خانواده لاری میشدند و در بهار هم اتاقهای غرب خانه به دلیل داشتن بهارخواب، بیشتر موردتوجه قرار میگرفتند.
از میان اتاق، عموما اتاقهای سه دری توسط فرزندان خانواده و پنج دریها هم برای بزرگترها مورد استفاده قرار میگرفتند.
بادگیر
بدون شک بادگیر اختراع بزرگ دوران خودش بوده است. درروزهای گرمی که خبری از کولر، پنکه و حتی برق نبود، چیزی مانند بادگیر معجزه دوستداشتنی خانههای کویری شد.
نحوه کار بادگیرها آنقدر جذاب است که قطعا باید راجع به آن برایتان بگویم تا شما هم برای همسفرانتان با آب و تاب تعریف کنید!
مناطق گرمسیری یا هوایی گرم و خشک دارند یا گرم و مرطوب. در حالت اول که خانه های تاریخی یزد هم در این گروه قرار میگیرند، بعد از تشخیص مسیر دائمی باد، بادگیرها روبهجهت وزش بادها ساخته میشوند تا باد وارد بادگیر شود و بعد از برخورد با سطوح چوبهای کناری و بالایی بادگیر به سمت پایین حرکت میکند.
اما چیزی که بادگیرهای خانههایی مانند خانه لاری ها را از خانههایی که در مناطق گرم و مرطوب قرار دارند، متمایز میکند، قرار داشتن یک مخزن آب در مسیر باد بادگیرها است؛ یعنی باد خشکی که رطوبت کافی ندارد، در کانال بادگیرها از تشت آبی که در بین راه وجود دارد عبور میکند و بعد از خنک شدن و گرفتن رطوبت کافی، به فضای داخلی اتاق یا سرداب میرسد.
این در حالی است که هوای گرم و مرطوب دیگر نیازی به مخزن آب در بادگیر ندارد و صرف عبور از فضای داخلی بادگیر، به پایین آمدن حرارت هوا کمک میکند.
خوب متوجه شدید؟ یادتان نرود قرار است برای همراهانتان لیدر حرفهای خانه لاری ها باشید!
سرداب
سرداب در واقع همان آبانبار است که در زمان قدیم، برای نگهداری آب در مناطق کویری از آن استفاده میکردند. سرداب خانه لاری ها در حیاط اصلی قرار دارد و ۳۸ پله تا رسیدن به عمق سرداب راه است.به سرداب خانه لاری ها یک بادگیر متصل است که باعث ورود و خروج هوا و البته خنک ماندن آب میشده.
بعد از پایین رفتن از پلهها به دو شمسه (طرحی پرنقش و نگار که دایرهای شکل است و تصویر خورشید را در ذهن مجسم میکند) میرسیم که برای خود من توجه به این جزئیات، حتی درسرداب خانه که به دور از دید بوده است، موضوعی جالب توجه بود. عکسی از یک نمونه شمسه برایتان میگذارم که بهتر تصویرش در ذهنتان مجسم شود؛ اگرچه این طرح، شمسهای که در سرداب میبینید نیست.
اگرچه خانه لاری ها علاوه بر این سرداب اصلی، سرداب دیگری هم دارد اما از آن به عنوان بهارخواب استفاده میشوده و برای انبار کردن آب، تنها روی این سرداب اصلی حساب میکردند.
خنک بودن سرداب، شرایط خوبی برای نگهداری مواد غذایی خاص؛ مانند گوشت فراهم میکرده که خانواده لاری هم فرصت را غنیمت میشماردند و از سرداب استفادهای چندکاربردی میکردند.
سایر بخشهای خانه
خانه لاری ها از اعیانیترین خانههای زمان خودش بوده است و در ساخت آن به چهار اتاق و یک سرداب بسنده نشده. این خانه بخشهای مهم دیگری دارد. بخشهایی مانند مطبخ که همان نمونه مفصل آشپزخانه امروزی خودمان است، انباری برای ذخیره مواد غذایی و چیزهای دیگر و یک اصطبل برای نگهداری اسبها که در واقع پارکینگی برای وسایل نقلیه آن زمان بوده است.
انبار، مطبخ و اصطبل هر سه دارای دری برای ورود و خروج به خانه بودند که این طراحی به جدا بودن مسیر رفت و آمد اهالی خانه و خدمه و حفظ حریمها کمک میکرد.
موزه اسناد تاریخی در خانه لاری ها
قدمت، سرگذشت و معماری خانه لاری ها آنقدر جذابیت دارد که به خودی خود یکی از انتخابهای ما در سفرمان به یزد باشد، اما وجود یک موزه در دل این خانه، بهانه دیگری هم دستمان میدهد تا برای بازدید مُصرتر شویم.
طبق تصمیمگیری سازمان میراث فرهنگی، موزه اسناد تاریخی یزد در داخل موزه خانه لاری ها برپا شده است و حدود ۱۱۰ تابلو از سندهای تاریخی را در خود جا داده. سندهایی که روایت از روزهای کشف حجاب، نحوه مالکیت قناتها، فرمانهای حکومتی، ازدواج، آگهیها و… دارد.
با وجود آنکه قرار داشتن موزه اسناد تاریخی در کنار موزه خانه لاری ها، ترکیبی جذاب به وجود آورده است و میتوان فرصت بیشتری برای آشنایی با گذشته پیدا کرد؛ اما این را هم باید بپذیریم که این دو موزه ارتباط خاصی با هم ندارند و تنها وجه اشتراک آنها تاریخی بودن است!
بهترین زمان بازدید از خانه لاری ها
اگر بخواهم از بهترین زمان برای بازدید از این خانه بگویم، باید بهطور کلی از فصول مناسب برای سفر به شهر یزد صحبت کنم.
همانطور که قبلتر گفتم، استان یزد در منطقه کویری قرار دارد و به همین دلیل از حدود خرداد ماه تا مهرماه، روزهای بسیار گرمی را پشتسر میگذارد. اما هرچه به نیمه پاییز و فصل زمستان نزدیک میشویم، هوا معتدلتر میشود و سفر به این منطقه هم طرفداران بیشتری پیدا میکند.
البته این را هم در نظر داشته باشید که با اعتدال هوا و پرسفر شدن یزد، هزینه سفرتان از بلیط گرفته تا محل اقامت، بیشتر خواهد شد. اگر قصد اقامت داشتید، پیشنهاد میکنم هتل های سنتی یزد را کمی بشناسید؛ شاید خوشتان بیاید.
دیگر انتخاب با خودتان است: تحمل گرما، سفر ارزانتر و خلوتتر یا آبوهوای خوش، گردشگران بیشتر و نهایتا کمی بیشتر دست در جیب کردن؟
ساعت بازدید از موزه خانه لاری ها
موزه خانه لاری های یزد در تمام روزهای هفته، پذیرای گردشگران ایرانی و خارجی است. با این تفاوت که مانند بسیاری از مکانهای تاریخی دیگر، از هموطنان با بلیطهای ارزانتر و از مسافران خارجی کمی گرانتر استقبال میکند.
ساعت کاری این خانه در بهار و تابستان از ۸:۳۰ صبح تا ۹ شب و در پاییز و زمستان از ۸:۳۰ تا ۷:۳۰ شب است که این بازه زمانی طولانی، دستتان را در برنامهریزی برای دیدن جاهای دیدنی یزد بسیار باز میگذارد.
آدرس خانه لاری ها کجاست؟
این موزه در محلهای قدیمی در یزد، به نام فهادان که در خیابان امام خمینی (ره) واقع شده است، قرار دارد. این خانه در نزدیکی عمارت کلاه فرنگی است و میتواند فرصت خوبی برای بازدید از هر دو عمارت باشد. لوکیشن خانه را هم برایتان میگذارم که راحتتر مسیر را پیدا کنید.
خانه لاری ها روی گوگل مپ
از چه مسیرهایی به خانه لاری های میتوان رسید؟
اگر در میان جاهای دیدنی یزد قصد رفتن به موزه خانه لاری های یزد را کردهاید، به دو روش میتوانید خود را به این مکان برسانید:
- خودروی شخصی: خب اگر با خودروی خودتان راهی این خانه شوید، تا محله فهادان میتوانید سوار بر ماشین جلو بروید و بعد از رسیدن به این محله، همان دور و ور خودرو را پارک کنید. از آنجا هم تا خانه لاری ها مسیر طولانی پیشرویتان نیست و کافی است کمی در کوچه پسکوچههای دیدنی یزد قدم بزنید تا به مقصد برسید.
- وسایل نقلیه عمومی: راه بعدی اما استفاده از اتوبوس است. کافی است خود را به ایستگاه سید مصطفی خمینی برسانید و از آنجا قدمزنان تا خانه لاری ها بروید. فاصله بین ایستگاه و موزه کم است، نگران خسته شدن نباشید.
- تاکسی: راه آخر هم که استفاده از تاکسیهای خیابانی یا آنلاین است که باز هم تا همان محله فهادان همراهیتان میکنند و بعد دوباره باید روی پاهای خودتان حساب کنید.
جای خالی عکسهای ناب…
لابهلای عکسهای خانه لاری ها، تصویری از دوران متروکه بودن این خانه به چشمم خورد که حقیقتا حال دلم را ناخوش کرد. باور اینکه خانهای با این هنر و معماری تاریخی، دورهای اینچنین خرابه شده باشد و روی هزارویک خاطره باشکوهش، خاک ریخته باشند غمانگیز است.
با این حال دلم را به عکسهای اخیرش خوش کردم و خوشحال شدم که این خانه که روزی چشم بسیاری از مردمان یزد را به خود خیره میکرده، هنوز پابرجاست و شانس از نزدیک دیدنش را داریم.
راستش را بخواهید خیلی به این موضوع فکر کردم که این درخواست را داشته باشم یا نه، اما آخر سر تصمیم گرفتم خواهشم را برایتان بنویسم و امیدوار باشم که اهل دلی پیدا شود و لبیک بگوید!
من حین نوشتن این متن، دلم عکسهای بکرتر و ریزبینانهتری میخواست که گزارشم را کامل کنند و خود عکسها راوی حالوهوای خانه لاری های یزد شوند. ولی متاسفانه عکسها نه کیفیت چندانی داشتند، نه ذوق چندانی برای ثبت کردنشان به خرج داده شده بود.
خلاصه که تصمیم گرفتم از شما خواهش کنم اگر تا یزد رفتید و خانه لاری ها هم جزو مقاصدتان بود، چند عکس به سلیقه خودتان بگیرید و به عنوان سوغاتی از یزد، برای سردبیر مجله به این ایمیل بفرستید: [email protected]
راستی اگر این افتخار را به ما دادید، ترجیحا عکسها را افقی بگیرید و با عنوان «عکس از خانه لاری ها» برایمان ارسال کنید تا با نام ارزشمند خودتان منتشرشان کنیم.
دنیا دنیا تشکر…
سفرتان سلامت و دلتان خوش!
منبع: علی بابا