چطور میشود که یک بنا مثل ارگ بم، هزار سال پیش، از گل و کاه و خشت در وسط بیابان ساخته میشود، یکی از شدیدترین زلزلههای کشور را پشت سر میگذارد، مرمت خاصی برایش انجام نمیشود اما باز هم سر پا میماند؟ ارگ بم کرمان هنوز هم که هنوز است مثل الماسی به رنگ خاک از هیچ ساخته و پرداخته شد و با همت مردمان این خطه حتی زلزله مهیب هم نتوانست نابودش کند.
اگر دوست دارید درباره ارگ بم قبل و بعد از زلزله بدانید، چیزهای بیشتری از عجایت ارگ بم بخوانید و از وجود چنین سازهای لذت ببرید، کافی است پشت سر من در مجله گردشگری راستین گشت قدم بزنید تا دژ بزرگ بم را برررسی کنیم.
آیا بازدید از ارگ بم ممکن است؟
بعد از زلزله چه اتفاقی برای ارگ بم افتاد؟
ارگ بم کجاست؟
ارگ بم در شرقیترین نقطه شهر بم ساخته شده است. حالا که بم برای خودش شهری شده تقریبا دورتادور این ارگ بزرگ را با ساختمانهای جدید احاطه کردهاند به همین دلیل آدرسش به خیابانهای شهر میرسد.
آدرس ارگ بم کرمان
آدرس ارگ بم به کرمان، شهر بم، خیابان بهمن ختم میشود. شما میتوانید با سفر به کرمان و بم بهراحتی به ارگ برسید. آسمان را که نگاه کنید الماس لوت ستارهای از نور خودش درست کرده تا موقعیتش مشخص باشد.
آدرس: استان کرمان، شهر بم، خیابان بهمن
لوکیشن ارگ بم روی گوگل مپ
ساعت بازدید ارگ بم
- ساعت بازدید از ارگ بم کرمان در شش ماه اول سال: ۷:۳۰ صبح تا ۱۹ عصر
- ساعت بازدید از ارگ بم کرمان در شش ماه دوم سال: ۷:۳۰ الی ۱۷ بعدازظهر
ارگ بم قبل از زلزله
ارگ بم کرمان یکی از آن دیدنیهای عجیبوغریب است که عظمتش شما را انگشت به دهان میگذارد. این دژ مستحکم قبلا در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و یکی از شاهراههای ارتباطی پررونق ایران با آسیای مرکزی، خلیج فارس و مصر محسوب میشد که بعدها به دلایل نامشخصی متروکه شد.
این بنای تاریخی، یک شهر باستانی عظیم است که از دو بخش حکومتی و رعیتنشین تشکیل شده است. ارگ بم کرمان، ۱۸هزار مترمربع وسعت دارد و ارتفع دیوارهای آن به ۷ متر هم میرسد. فضای داخلی ارگ پر از کوچهها و دیوارهای تودرتو است که بخشهای مختلف شهر را از هم جدا میکنند. اگر بخواهم داخل ارگ بم پیش از زلزله را توصیف کنم، شبیه یک هزارتو با دیوارهای کاهگلی بلند است.
ارگ بم به خاطر ویژگیهای منحصربهفردش در سال ۲۰۰۴ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو جا گرفت تا اینکه زلزله بم با آن تخریب ناگهانی، همهچیز را با خاک یکسان کرد.
عکس ارگ بم قبل از زلزله
همه دوست دارند ببینند که ارگ بم قبل از زلزله چه شکلوشمایلی داشته. در این قسمت میتوانید چند تا عکس از ارگ بم قبل از زلزله ببینید:
ارگ بم بعد از زلزله
در تاریخ جمهوری اسلامی دو زلزله بسیار بزرگ ثبت شده است که همیشه از آنها بهعنوان وقایع بسیار تلخ یاد میشود. زلزله رودبار و زلزله بم، دو واقعهای بودند که دل تمام ایران را برای سالهایسال خون کردند، هزاران کشته دادند و زلزله بم توانست امنترین نقطه کویر ایران را نابود کند.
با اینکه سالها ارگ بم کرمان بهعنوان یکی از جاذبههای گردشگری جهانی در فهرست میراث فرهنگی یونسکو ثبت شده بود، زلزله توانست آن را از این فهرست خارج کند و به فهرست آثار درحال تخریب ببرد. شاید این زلزله تلنگری از سمت خداوند بود که به فکر تاریخ خود باشید، زیرا بعد از آن نهتنها ایرانیها، بلکه دنیا برای احیا امنترین نقطه کویر دست بهکار شدند.
پهلوانان نمیمیرند را شنیدهاید؟ پهلوان کویر ایران با اینکه در نیمه شب ۵ دی سال ۸۲ با زلزله ۶/۶ دهم ریشتری که نزدیک سطح زمین بود لرزید و ۸۰ درصد آن تخریب شد، نمرد! اگر عکس ارگ بم قبل از زلزله و بعد از آن را مقایسه کنید، خیلی سریع یاد عکسهای قبل و بعد از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی میافتید. ۸۰ درصد این ارگ ۱۸۰ هزار متری که ذرهذرهاش از خاک ساخته شده بود بعد از زلزله بم فرو ریخت.
نمایندههای یونسکو همان روزهای اول تشخیص دادند که پهلوان کویر دیگر سرپا نمیشود، اما یادتان هست گفتم ایرانیها مرد انجام کارهای نشدنیاند؟ از همان سال یعنی ۸۲ کمیته ترمیم ارگ تشکیل شد و جهان عزم خود را برای ساخت دوباره ارگ بم جدید جزم کرد.
در سال ۱۳۸۲، ارگ بم بعد از زلزله از فهرست میراث جهانی یونسکو به فهرست آثار در حال تخریب منتقل شد اما پس از مرمتهای فراوان، کمیته میراث جهانی سازمان یونسکو این اثر تاریخی را در سال ۱۳۹۲ از فهرست آثار در خطر خارج کرد.
با اینکه بیشتر متخصصان تا سال ۸۸، بیشتر روی پروژههای تحقیقاتی کار میکردند، اما از سال ۸۸ تا ۹۲ یونسکو را به این نتیجه رساندند که پهلوان کویر ایران هنوز نمرده است. سازمان جهانی یونسکو سال ۹۲ بازسازی، ترمیم و ساخت دوباره این سازه جهانی را پذیرفت و آن را از فهرست آثار در خطر تخریب خارج کرد.
جز بومیهای بم و کرمان که حدود ۹۰ درصد از بازسازی ارگ را انجام دادند، سه کشور یعنی فرانسه، ژاپن و ایتالیا و خود یونسکو کمکهای شایانی به ساخت دوباره ارگ بم کرمان کردند. یکی هزاران یورو پول و نقشه سهبعدی ارگ را تهیه کرد، دیگری بخش عمدهای از تحقیقات و تامین هزینهها را بهعهده گرفت و در آخر، این مردم بودند که دستان خود را مثل نیاکانشان در گِل بردند تا اینبار ارگ بم جدید را مستحکمتر از قبل بسازند.
عکس ارگ بم بعد از زلزله
شاید به جرات بتوانم بگویم که عکس ارگ بم بعد از زلزله کرمان، یکی از غمانگیزترین تصاویری است که میتوان دید. تماشای عظمت فروریخته یک دژ به آن عظمت، دل هر تماشاکنندهای را به درد میآورد.
بازسازی ارگ بم
به همت سازمان میراث فرهنگی، ارگِ امروز جز قسمتهایش که هنوز بازسازی نشده، تفاوتی با ارگ بم قبل از زلزله ندارد. بازسازی این بنای تاریخی با تخصص و دقت بسیار زیاد انجام شد و همین مسئله ارگ بم جدید امروزی را تبدیل به یک دژ مستحکم، درست مثل قبل کرد. بخشهای بزرگی از ارگ بم کرمان بازسازی شده که مهمترین آن دروازه اصلی ارگ است.
نکته بسیار جالبی که درباره دروازه اصلی برج وجود دارد تنههای نخل است که زمان زلزله از تخریب بیشازحد دروازه اصلی ارگ جلوگیری کردند. اگر اکنون سر از بم دربیاورید و روبهروی دروازه اصلی آن سبز شوید، فکر نکنم به ذهنتان خطور کند که روزی اینجا با زلزله ویران شده است.
خصوصا که کوچههای اصلی ارگ هم به خوبی فرش شده است. شاید تنها چیزی که ذوقتان را کور کند آن تصوری باشد که ما از بناهای قدیمی داریم که معمولا خشتهای لهیده و فرسوده را ببینیم، زیرا با بازسازیهای انجام شده دیوارهای بنا خیلی بینقص و مثل روز اول شدهاند.
عکس ارگ بم امروز: بعد از بازسازی
تاریخچه ارگ بم کرمان
نیمقرن، صد سال، پیش از اسلام، پس از اسلام، ساسانیان، هخامنشیان یا اشکانیان، راستش را بخواهید کسی نمیتواند با قطعیت بگوید بزرگترین سازه خشتی جهان متعلق به چهکسی، کِی و کجای تاریخ است. این ساختمان بزرگ که هزاران سال از ساختش میگذرد، هنوز هم پابرجاست و گردشگران ایرانی و خارجی زیادی را به ایران دعوت میکند.
هرکس پا به ارگ بم میگذارد به واقعیت نامیرایی این سازه ایمان میآورد. گویی مثل کویر که هیچگاه شروع و پایان آن مشخص نیست، این سازه نیز اول و آخری ندارد. بالاخره هرچه نباشد این دژ مستحکم هم از جنس همین کویر است.
سالها پیش که هیچکس نمیداند کِی بوده، پادشاهانی اولین کلنگ ساخت این بنای بزرگ را با هدف امنیت و محافظت از منطقه و مردم به زمین زدند. بهنظرم باید دوراندیشی را از تاریخ این سرزمین یاد بگیریم. از شاهان سامانی تا قاجار، همه در دورههایی از تاریخ به ارگ بم پناه آوردند و این نشان میدهد ارگ به خوبی از پس رسالتش برآمده.
ارگ در لغت به معنی دژ یا حصار محافظ است، اما ارگ بم معنی جز عظمت و بزرگی ندارد. لایهلایه این سازه از گروهی محافظت میکند، لایههای اولیه از حیوانات و بعد از آن مردم، غذاها، پادشاهان و سربازها و…
تقریبا تا قبل از سال ۱۸۵۰ پساز میلاد این قلعه هزاران نفر را در خود جای داده بود. دژ، شهر، ارگ یا هرچه که میخواهید به آن بگویید؛ این سازه کار خودش را کرده است. مردم زیادی در این قلعه دو بخشی زندگی میکردند. بخش اول آن سفلی نام دارد که زندگی عادی مردم در آن جریان داشته. بهنظرم حس عجیبی دارد، اینکه در کوچههای ارگ قدم بزنیم و فکر کنیم روزی مردم با پشتهای از کاه بهسمت اصطبل یا با لباسهای نو به طرف مسجد میرفتند.
از دیوارهای بلند سفلی که بهسمت بخش علیای دژ بروید، دنیا نیز تغییر میکند. شکل ساختمانها، برجهای بزرگ محافظتی و… مثل اینکه تبعیض از قدیم هم در حکومتها بوده است. اما اگر بخواهم در یک کلام این شهر خشتی را توصیف کنم باید بگویم که ارگ بم جایی برای زندگی بوده که حالا به یکی از جاهای دیدنی کرمان تبدیل شده است.
ارگ بم پس از اسلام
اگر بخواهیم واقعبینانه و بهنسبت تلخیوشیرینی به دوران بعد از اسلام ارگ نگاه کنیم تلخیها با اختلاف به شیرینی میچربند. نمیدانم چرا، اما بعد از اسلام تقریبا ارگ بهجای محافظت از حکومتها از شورشیها، فراریها و پادشاهان شکست خورده مراقبت میکرده.
همین مسئله باعث شده تا ارگ بم کرمان به محلی برای خونوخونریزی تبدیل شود. داستانهای زیادی از فتح، فرار، تحصن و… بهگوش میرسد که همه نشان از ضعف پادشاهان در مقابل شورش جریانهای مختلف دارد. فرقی نمیکند سلطان حسین صفوی از محمود افغان ترسیده باشد یا لطفعلی خان از محمد قاجار در هرصورت ترس است که مرگ را بر ارگ بم بعد از اسلام مسلط میکند.
داستانی درباره فرار پادشاه زندیه به این دژ است که میگویند:
لطفعلی خان بعد از شکست به دژ پناه میبرد. با اینکه ورود به آن خیلی سخت بوده، اما محمد قاجار بعد از محاصره وارد ارگ میشود و ۶۰۰ اسیر را بین خودش و حاکم بم تقسیم میکند!
بهنظرتان با آنها چه کردند؟ بله، همه آنها را با قصاوت گردن میزنند؛ طوریکه تاریخ خبر از درست شدن برجی از سرهای بریده شده میدهد.
اگر اهل کتابها و منابع تاریخی هستید، بهتر است بدانید که ردپای ارگ در آنها نیز دیده میشود. مورخانی مثل ابنخردادبه، قدامه و فیروز میرزا در کتابهای خود به این مکان اشاره و داستانهایی از آن را برای ماندگاری در تاریخ ثبت میکنند.
جنگوخرابیها در دوران اسلام با ترک مردم از ارگ به سمت نخلستانهای بم تکمیل میشود و تقریبا از آن روز تا زمانی که این بنا بهعنوان جاذبه گردشگری ثبت شد کاربری خیلی مهمی نداشته است.
معماری ارگ بم
اهل غلو و تملق نیستم، اما خدا پدرومادر جماعتی که بنایی اینچنین ساختند را بیامرزد. اگر به تاریخ این بنا از نظر معماری نگاه کنیم خطی صعودی و مستقیم را میبینیم که شاید در دورهای رشد آن متوقف شده باشد، اما با شروع دوباره رشد از همان نقطه و روی همان خط ادامه یافته است.
واقعا این حجم از همبستگی در تاریخ ایران بیسابقه بوده. دیوارهای اولیه ارگ بم از کف زمین که دورتادور تپهای بلند است، شروع میشود. شروع از کف همان و اوج گرفتن در ارگ اصلی دژ بم همان. این معماری نشان میدهد همهچیز برای ساخت ارگی مستحکم خرج شده است.
معماری ارگ بم را میتوان از جنبههای مختلفی مورد بررسی قرار داد. قلعه بم از نظر هندسی یک مستطیل با طول ۳۰۰ و عرض ۲۰۰ متر است که از دو بخش علیا و سفلا تشکیل شده است. یکی از مهمترین ویژگیهای معماری ارگ بم کرمان، همین دو بخشی بودن بنا است که بخش علیا مخصوص درباریان و بخش سفلا مناطق رعیتنشین بوده است.
- منطقه حکومتی: بخش حکومتی که در درونیترین قسمت شهر قرار گرفته شامل عمارت چهارفصل، سربازخانه، چاه آب، دژ نظامی و اصطبل است.
- منطقه رعیتنشین: اطراف بخش حکومتی با منطقه رعیتنشین احاطه شده که شامل ورودی اصلی شهر، حدود ۴۰۰ خانه و ساختمانهای عمومی شهر است.
جالب است بدانید که خانههای ارگ بم به سه دسته تقسیم میشد:
- خانههای کوچک که مخصوص خانوادههای فقیر بوده و تعداد اتاق آنها نهایتا به ۲ یا ۳ اتاق میرسید.
- خانههای بزرگ که ۳ تا ۴ اتاق و حتی ایوان بودند و به طبقه متوسط جامعه اختصاص داشتند.
- خانههای مجلل با چندیدن اتاق که متناسب با فصلهای مختلف سال ساخته شده بودند. این خانهها حیاط و طویله هم داشتند و برای خانوادههای اعیان طراحی شده بودند. البته باید بگوییم که تعداد این مدل خانهها در ارگ محدود بوده.
شما میتوانید اوج نبوغ و هنر ایرانی را در معماری این کوچک شهر قدیمی ببینید. وقتی معماران برای امنیتومحافظت، نهتنها مردم داخل شهر، بلکه اطراف آن نیز سازههایی را طراحی میکنند که هنوز هیچکس مثلش را نیاورده.
واقعا لقب «قلعه خدای آفریده» برازنده این سازه است. برجوباروهای حفاظتی در نقطهنقطه دژ، قلعهای بزرگ روی تپه بلند، پیشبینی محوطهای برای اضافه شدن سازههای جدید مثل مسجد و حسینیه که در دوره صفویه ساخته شد، نقشهای شطرنجی و… از جمله ویژگیهای بارز معماری ارگ بم است.
بهنظرم مهمترین ویژگی این دژ که ستایش را مختص این سازه میکند، استفاده از خاک رس، سنگریزه، کاه، آب و خشت در ساخت آن است. تمام محققان، بدون استثنا معتقدند:
آنچیز که ارگ بم کرمان را ارگ بم کرده است استفاده از خاک رس، سنگریز، کاه، آب و خشت در ساخت آن است، زیرا جز بلایای طبیعی چیز دیگری نمیتوانسته نابودش کند.
یکی دیگر از ویژگیهای این سازه از نظر معماری و نقشهکشی، نوع ترکیب محلههای مسکونی و مراکز امنیتی با یکدیگر است. خیابانها و کوچههای این دژ طوری تنظیم شدهاند تا برج و باروها بر همه قسمتهای شهر مسلط باشد. بهتر است بدانید تاکنون چندین راه فرار و راهرو زیرزمینی هم پیدا شده که از زیر دژ به بیرون راه دارد.
همانطور که میدانید از گذشته تاکنون لوت ایران جزو گرمترین نقاط جهان بوده. اینکه مهندسان بتوانند با فناوری بادگیروآبگیر، سیستمهای خنک کنندهای طراحی کنند و هوای ارگ را قسمتبهقسمت از غرببهشرق و از شمالبهجنوب طوری خنک کنند که اوجش در قسمت حکومتی باشد، جای تقدیر و تشویق ایستاده ۱۰ دقیقهای دارد.
پلان ارگ بم
در تصویر زیر میتوانید پلان ارگ بم کرمان را ببینید:
عجایب ارگ بم کرمان
نمیتوان اسم ارگ بم را آورد و انتظار شگفتی نداشت. شاید برای کسانی که الماس لوت را ندیدهاند کمی گنگ باشد، اما همینکه قدم در ارگ بگذارید خشتها لالایی شگفتانگیز را در گوشتان میخوانند.
ارگ بم در شاهنامه
پای ارگ بم کرمان به شاهنامه نیز باز شده است. فردوسی در بزرگترین افسانهدان دنیا درباره افسانهایترین سازه خشتی جهان مینویسد و پای جنگ اردشیر بابکان و کسی مثل هفتواد را به ارگ بم باز میکند.
قبرستان ایستاده کودکان در ارگ بم
پس از زلزله بم، استخوانهایی از دیوار ارگ بیرون ریخت که طبق بررسیهای انجامشده شامل ۶۸ جسد نوزاد و کودک بود که در سالهای دور در دیوارههای ارگ دفن شده بودند. خیلیها این پدیده را با عنوان عجایب ارگ بم معرفی میکنند که به نام گورستان ایستاده کودکان معروف شد.
آزمایشهای DNA نشان داد که سن حدودی اجساد بین یک تا ۶ سال بوده و همگی پسر بودند. احتمالا با خودتان فکر میکنید حالا با استخوانها چه کار کردهاند؟ پس از کارهای مطالعاتی، در حین مرمت، استخوانها مجدد در همان محل دفن شد.
نظریههای مختلفی درباره گورستان ایستاده ارگ بم وجود دارد، عدهای معتقدند که این کودکان متعلق به خانوادههای غیرمسلمان بودند، به همین دلیل جسدشان در کنار مسلمانان دفن نمیشده. از طرفی پسر بودن همه اجساد این احتمال را ایجاد میکند که شاید این استخوانها به رسم پسرکشی در یکی از دوران تاریخ ارتباط دارد.
بههرحال، کسی دقیق نمیداند موضوع از چه قرار است اما هرچه هست، یک شگفتی عجیب در ارگ بم محسوب میشود.
جنگ لطفعلی خان زند و آغامحمدخان قاجار، برگ عجیبی از تاریخ در ارگ بم
میگویند هنگام حمله محمدخان قاجار، لطفعلی خان از کرمان به سمت بم فرار کرد. در حین فرار، پسر حاکم بم، جهانگیر خان سیستانی در طوفان شن مفقود شد و دو روز بعد از این اتفاق، لطفعلی خان بهتنهایی وارد ارگ بم شد. حاکم بم جویای حال پسرش شد، فکر کرد که آغامحمدخان او را اسیر گرفته. به همین خاطر لطفعلی خان را برای برگرداندن پسرش تسلیم قاج
منبع: علی بابا